من بدنبال شاهزاده نیستم

من به یه شاهزاده نیاز ندارم

ولی به یه جنگجو که با من به جنگ شمشیر بیاد میخوام

 

من همینجوریش هم کامل از بین رفتم 

و هیچ وقاری برام نمونده

پس برو عقب

میخوام به خشم و گناه خودم وفادار بمونم

 

من هر کاری بگی انجام میدم،

صرف نظر از اینکه اون کار چی باشه

مثل یک فرمان سلطنتی انجامش میدم

 

من برای تو کی ام؟

چرا اینکار رو برام میکنی؟

چی انقدر مطمئنت میکنه؟

+ این چیزی که بین ماست از " اطمینان" بالاتره

 

کسی تاحالا گفته چقدر دیوونه ای؟

هر چیزی که تو بخوای میتونم باشم،

بهم اجازه میدی برات دیوونگی کنم؟

 

بعضی وقتا فکر میکنم وقتی جوون تر بودین،چه شکلی بودین

چون وقتی میخندین خیلی خوشگل میشین

واقعا؟ قبلا چطوری بودم؟

یادم نمیاد

 

انتقامم، اونطور که میخواستم پیش نرفت....

از حالا به بعد من میشم جلادت

 

با اینکه میدونم جوری بزرگ نشدم که خوب باشم

بالاخره یه بهار میاد

که منم شکوفه بدم

 

 

The End